Mambo Italiano [Persian translation]

پسري به ناپلي برگشت

زيرا كه صحنه اي را فراموش كرده بود

رقصهاي محلي و ترانه هاي دلربا را

اما يه دقيقه صبر كن، يه چيزي اشتباه شد

چون كه

هي، مامبو، مامبوي ايتاليايي

هي، هي، مامبو، مامبوي ايتاليايي

برو، برو، برو، تو سيسلي رو هم قاطي اون كردي

شما اهالي "كالابريا" همه تون

مثل ديوونه ها مامبو مي رقصين

هي، مامبو، نه "تارانتلا" نمي خواد

هي، مامبو، نه موتزارلاي بيشتر

هي، مامبو، مامبوي ايتاليايي

يه كيك ذرت با ماهي شور رو امتحان كن

هي، گومبا

عاشق رومبا رقصيدن تو ام

پايسانو، يه كم حرف گوش بده

ياد بگير مامبو رقصيدن رو

اگه تو منصف باشي

به جايي نخواهي رسيد

هي، مامبو، مامبوي ايتاليايي

هي، هي، مامبو، مامبوي ايتاليايي

برو، برو جو، مثل يه صرعي تكون بخور

E lo che se dice

شاد مي شوي در پيتزافروشي

وقتي كه مامبوي ايتاليايي مي رقصي

هي، احمق

تو نمي خواد مدرسه بري

فقط اين رو با بچه بزرگ انجام بده

مثل مشروب مي مونه

پسر، بنظر خوب مياي

اما از پخت و پز چيزي نمي فهمي

هي، مامبو، مامبوي ايتاليايي

هي، هي، مامبو، مامبوي ايتاليايي

هو هو هو، تو سيسلي رو هم قاطي اون كردي

E lo che se dice

شاد مي شوي در پيتزافروشي

وقتي كه مامبوي ايتاليايي مي رقصي