قهوه روی میزه
قیچی ها توی دست
من تنهام
و این - تنها راهه
عروسک من خوابیده
خوابیده و توی خواب هاش
فیل های صورتی می بینه
یه دقیقه وقت داره تا آخر
به انتخاب من
ابدیت یا یک لحظه
کر
من روی یه طناب باریکم
بدون نگه داشتن طناب
رنگین کمان رو از دست دادم (دیگه شانسی ندارم(
عشق ناجور من...
آرزو کردم که برآورده بشه
من میخواستم و باور داشتم
آخه چرا انقدر! انقدر نسبت به من بیرحمی
مامان آمریکا
خرس عروسکی
تو عینک قرمز
منو به خاطر داشته باش
و منم به یاد دارم، البته
قلب گرم خواهد کرد
تیر باریک رو
قدرتی برای بیرون آوردنش نیست
چون تو نوکش رو شکستی
به انتخاب من
ابدیت یا یک لحظه
کر
در گرد و غبار کنار جاده
جین های کهنه...
جغرافیای عشق
مرزها رو پاک کرد...
منو ببخش، مامان،
من ابدیت رو انتخاب کردم
اما این لحظه توی قلبم زنده خواهد موند، زنده خواهد موند
تا ابد
مامان آمریکا
من آرزو کردم که برآورده بشه
من میخواستم و باور داشتم
آخه چرا انقدر! انقدر نسبت به من بیرحمی
به من...
مامان آمریکا...