بگی مجنون بشو من راه می افتم
بیا و تا بیابون
به دوشت می رسونه باد صحرا
که پیدا شد یه مجنون
بگی بارون بشو می ریزم از ابر
زمستون تا زمستون
اسیر گریه هق هق شدم من
اسیر گریه هق هق شدم من
نگو عاشق نشو عاشق شدم من
بروی عاشقونه در می بندم
جلو در وامی ستم سنگر می بندم
تک و تنها می جنگم با یه لشکر
هزار تا دشمن رو می اندازم اونور
اگه یک شب ندیدی مست مستم
به تو ثابت نشد دیوونه هستم
نمی خوام نده باشم تیشه بردار
من رو از رو زمین از ریشه بردار
اسیر گریه هق هق شدم من
نگو عاشق نشو عاشق شدم من
بگی مجنون بشو من راه می افتم
بیا و تا بیابون
به دوشت می رسونه باد صحرا
که پیدا شد یه مجنون
بگی بارون بشو می ریزم از ابر
زمستون تا زمستون
اسیر گریه هق هق شدم من
میگی آی بسه بارون
نگو عاشق نشو عاشق شدم من
یه عمره هر دقیقه یادتم من
دیگه بی طاقت از بی دادتم من
اگه من بد شدم از من فرار کن
اگه تو بد شدی جلادتم من
یه وقت با اون رقیابم می ننوشی
براشون پیرهن اطلس نپوشی
نگی بسته است کتاب عاشقی مون
یه وقت با دشمن جونم نجوشی
اسیر گریه هق هق شدم من
نگو عاشق نشو عاشق شدم من
اسیر گریه هق هق شدم من
نگو عاشق نشوعاشق شدم من
اسیر گریه هق هق شدم من
نگو عاشق نشو عاشق شدم من