مفيش أسباب [Mafish Asbab] [Persian translation]

دلایلی وجود ندارد

دور شدم و هیچ وقت دوریمان را حساب نکردم

من رهات کردم چون

نمی تونم قبول کنم که کسی من و رها کنه

رفتم قبل از اینکه بهم بگی

دیگه ازت خسته شدم

زخم روی زخم

با دست خودم خودم و زخمی کردم

الان می تونم آرامش داشته باشم

به خاطر تو همه چیز های زیبا

که بین ما بود از بین رفت

در آخر عکس او چیزی شد که دلم می خواست

گاهی وقت ها یه چیز هایی رو از دست میدیم

تا بتونیم زندگی کنیم

چرا زندگی مو

با قلبی کامل کنم که من و دوست نداره؟

می خواستم در درونت زندگی کنم

نه این که فقط باهات زندگی کنم

جوری وانمود نکن که انگار اشتباه منه

و ملامتم نکن

نمی تونیم ادامه بدیم

کارهای زیادی کردم

قلبت ارزششونو ندونست

حاضر بودم بمیرم تا تو رو راضی کنم

ولی تو راضی نشدی

قطار شادی گذشت

از جلوی چشمانم گذشت

چرا دروغ بگم؟

من دوست دارم

و دوستت خواهم داشت، چکار کنم؟

نمیتونم قلبم رو کنترل کنم

ولی عقلم رو چرا

ولی تو حساب خودت رو کردی