نمیدانم که چگونه با یکبار خیره شدن اینگونه
من را به سمت خودت کشاندی بهطوری که برای تو میمیرم
[نمیدانم چه چیزی من را اینگونه جادو کرد [ به دام عشق تو انداخت
لمس دستهایت، خندهی چشمانت
من کنار تو احساس امنیت میکنم
من به زمان دیگری غیر از این زمان رفتهام
من عاشم، من دوباره از نو متولد شدهام
با نام تو حلقهی زندگیم را برای همیشه به دست میکنم
احساس میکنم که رنگ دنیا زیباتر شده است
هر روزم را مثل هزار روز زندگی میکنم
قلب من به مانند قلب یک بچهی کوچک میخندد
من به سفری رفتهام و به توغبطه میخورم
من کنار تو احساس امنیت میکنم
من به زمان دیگری غیر از این زمان رفتهام
من عاشم، من دوباره از نو متولد شدهام
با نام تو حلقهی زندگیم را برای همیشه به دست میکنم