.تَرکَم می کُنی، اِسکی می کُنَم
.قَلبَمو می شکَنی، اِسکی می کُنَم
.اِزدِواج می کُنی، اِسکی می کُنَم
اگر به اندازه کافی نیرو داشته باشم تا یک تپه دیگر را سپری کنم، آیا باز هم تپه های دیگری بر سر راهم خواهند بود؟
آیا تپه های دیگری بر سر راهم خواهند بود؟
آیا خواهند بود؟
!بیا، بیا
.ستاره ها را می بینم
.اسکی می کنم
.دعا می کنم، اسکی می کنم
بچه هایت بزرگ می شوند، اسکی
.می کنم
.آب دریا بالا می آید، اسکی می کنم
!بیا، بیا
اگر به اندازه کافی نیرو داشته باشم تا یک تپه دیگر را سپری کنم، آیا باز هم تپه های دیگری بر سر راهم خواهند بود؟
آیا تپه های دیگری بر سر راهم خواهند بود؟
آیا خواهند بود؟
!بیا، بیا
.تَرکَم می کُنی، اِسکی می کُنَم