خودم را در چشمان تو مثل آینه می بینم
می ترسم از اینکه این انعکاس تصویرم را از دست بدهم.
نمیخواهم که تو فقط یک مهمان باشی
در تاریکی شب و در سرنوشتم
من تو را دوست دارم
انگار که هیچ خورشیدی به جز من وتو در دنیا نیست
تو من را از نگرانی ها و بحث و جدل ها دور کردی
و تو کلیدهای شادی من را پیدا کردی
تو برام پیداشون کردی.
عشقی همچون رویا,
قلبهایی که مثل دو کریستال به هم انعکاس می دهند
جمله ی سحر آمیز تو که می گی "دوستت دارم"و
من آن را منعکس خواهم کرد
عشقی همچون رویا
خانه ام را پر از شادی کرد
ولی آیا میشه بر خلاف همه ی رویا ها
این رویا هرگز پایان نپذیرد؟
من تنهایی و غم را می بخشم
تو گفتی که هرگز پیش اونها بر نخواهم گشت
این فقط در یک رویای شیرین امکان پذیر است
ولی حالا عشق برای ما واقعی است
نمیخوام خودم را در چشمان تو از دست بدم
ما عشق را برای جدایی نمیفروشیم
با قیمتی باور نکردنی
و با رویایم
من لایق این شادی و با تو بودن هستم
همیشه با تو بودن
عشقی همچون رویا,
قلبهایی که مثل دو کریستال به هم انعکاس می دهند
جمله ی سحر آمیز تو که می گی "دوستت دارم"و
من آن را منعکس خواهم کرد
عشقی همچون رویا
خانه ام را پر از شادی کرد
ولی آیا میشه بر خلاف همه ی رویا ها
این رویا هرگز پایان نپذیرد؟
عشقی همچون رویا
خانه ام را پر از شادی کرد
ولی آیا میشه بر خلاف همه ی رویا ها
این رویا هرگز پایان نپذیرد؟