ماه ما را به هم هر روز نزدیکتر میکند
اما من نمیتونم دست بزنم
بخاطر همين برام دردناک تره، دردناکتره
وقتی میگیرمت، به هیچ کس نمیدهم، نمیدهم، عزیزم
ماه ما را به هم هر روز نزدیکتر میکند
اما من نمیتونم دست بزنم
بخاطر همين برام دردناک تره، دردناکتره
وقتی میگیرمت، به هیچ کس نمیدهم، نمیدهم، عزیزم
سردی تو روی خودم احساس میکنم
و نابود میکنی همه چیز که ساختم
بكش ديگه، بس کن ديگه
همه چیز درونم فقط سر و ته شده
تو، تو، با خودت همه چیز ببر
چقدر انتریگ باشد دیگه ؟
گوش نمیدهم و میرفتم
اول روی تو، اینطوری نمیخوام
همه احساس در تاریکی برود
ماه ما را به هم هر روز نزدیکتر میکند
اما من نمیتونم دست بزنم
بخاطر همين برام دردناک تره، دردناکتره
وقتی میگیرمت، به هیچ کس نمیدهم، نمیدهم، عزیزم
ماه ما را به هم هر روز نزدیکتر میکند
اما من نمیتونم دست بزنم
بخاطر همين برام دردناک تره، دردناکتره
وقتی میگیرمت، به هیچ کس نمیدهم، نمیدهم، عزیزم
ماه ما را به هم هر روز نزدیکتر میکند
اما من نمیتونم دست بزنم
بخاطر همين برام دردناک تره، دردناکتره
وقتی میگیرمت، به هیچ کس نمیدهم، نمیدهم، عزیزم