Love on my Body [Persian translation]

پسر عزیز تو فهمیدی که من راجع بهت فکر میکنم

در مورد تو، در مورد تو

احساس منو فهمیدی که نمیتونم بدون تو باشم

بدون تو، بدون تو

تو دلیل اینی هستی که بیشتر با هم حرف نمیزنیم

تو نمیخوای بمونی، تو نمیخوای ادامه بدی

اما من غرق در احساس و عواطفم

من فقط میخوام که تو بدونی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

فهمیدم تو عاشق بدن منی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

عزیزم هیچکس نمیتونه اونجور که تو بدن منو لمس میکنی لمس کنه

من حالا بهت نیاز دارم

عزیزم هیچکس نمیتونه کاری کنه که فراموشت کنم

فراموشت کنم، فراموشت کنم

من دلیلی ام که نمیتونیم بیشتر با هم صحبت کنیم

من قبلا چند بار گند زدم

اما من احساساتی و عاطفی هستم

من فقط میخوام تو بدونی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

فهمیدم تو عاشق بدن منی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

بدجور دلم برات تنگ شده

جوری دلم برات تنگ شده که برای هیچکس اینجور تنگ نمیشه

فقط می خواهم که بدونی

هنوزم میدونم که عاشق بدن منی

دوست داشته باش، بدن منو دوست داشته باش

من فهمیدم، من فهمیدم، من فهمیدم تو با منی

اما با من نیستی، با من نیستی

دوست داشته باش، بدن منو دوست داشته باش

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی

فهمیدم تو عاشق بدن منی

من فهمیدم تو عاشق بدن منی