ميدانم دير است و بايد تنهايت بگذارم
اما آنقدر خوبي كه چنين راه دوري تا خانه را فراموش مي كنم
بله مي دانم كه عشقمان بسي نوپا است، اما قول مي دهم كه صادقانه باشد
لطفا بگذار بمانم و مرا از خودت نران، آه نه، نه
آآآه...
عزيزم بمن بگو كه نيازم داري، بمن بگو كه هرگز تركم نمي كني
امشب مرا دوست بدار
قلب من تير مي كشد، مرا بپذير
تا زماني كه سپيده دم سربزند، امشب دوستم بدار
چيزي درونم مي سوزد، چيزي كه نمي توان تكذيبش كرد
محبوبم، نمي توانم اجازه دهم از من دور باشي
امشب مرا دوست بدار
عزيزم، بگذار دوستت بدارم
عزيزم، بگذار دوستت بدارم
عزيزم، امشب دوستم بدار
بسيار منتظر پديدار شدن دختر روياهايم ماندم
و كنون بسختي مي توانم باور كنم كه اينجا هستي
تو به آغوشم تعلق داري، چگونه مي تواند چنين احساسي اشتباه باشد
محبوبم اگر افكارم در مورد تو اشتباه است، با من مهربان باش
آآآه....
عزيزم بمن بگو كه نيازم داري، بمن بگو كه هرگز تركم نمي كني
امشب مرا دوست بدار
عزيزم، كنون رنج شديدتر است، نمي توانم بيشتر منتظر بمانم
امشب مرا دوست بدار
چيزي درونم مي سوزد، چيزي كه نمي توان تكذيبش كرد
محبوبم، نمي توانم اجازه دهم از من دور باشي
امشب مرا دوست بدار
عزيزم، بگذار دوستت بدارم
عزيزم، بگذار دوستت بدارم
عزيزم، دوستم بدار امش....شب