Love-Hate-Sex-Pain [Persian translation]

توی این زندگی، من خودم هستم

که تک و تنها اینجا نشستم

راستی، سعی کردم بهت بگم

که همیشه کنارت می مونم

پا میذارم توی این پوچی خاموش

که دستم رو گرفته و داره با خودش میبره

و هر چیزی که بعنوان یک مرد

درکش نمیکنم رو از بین میبره

عشق، نفرت، سکس، درد

گاهی وقتها گیجم میکنن

این عشق، نفرت، سکس، درد

دروغهای دست کم گرفته شده ان

و وقتیکه برهنه میشم تعجب میکنم

از اینکه چقدر طول کشیده

تا زخمهام رو بخیه بزنم

مادر خواهش میکنم خاکم نکن

دارم برای زنده بودنم التماس میکنم

گفتنش سخته که من

قبل از مردنم کامل میشم

عشق، نفرت، سکس، درد

گاهی وقتها گیجم میکنن

این عشق، نفرت، سکس، درد

دروغهای دست کم گرفته شده ان

نگران نباش، خواش میکنم

ترکم نکن

چون اگه اینکارو بکنی

خودم رو گم میکنم توی عشق، نفرت، سکس، درد

غرق میشم توی عشق، نفرت، سکس، درد

عشق، نفرت، سکس، درد

گاهی وقتها گیجم میکنن

این عشق، نفرت، سکس، درد

دروغهای دست کم گرفته شده ان

عشق، نفرت، سکس، درد

گاهی وقتها گیجم میکنن