اونها میگن که زمان
همه چیز رو درمان میکنه
ولی اونها تو رو نمی شناسن
و زخم هایی رو که میزنی
چون تو زخم عمیقی گذاشتی و رفتی
و من دیگه نمیتونم تحملش کنم
اگه غصه،یه درد فیزیکی بود
میتونستم تحمل کنم،میتونستم تحمل کنم
ولی تو از درون ذهنم
به من صدمه میزنی
نمیتونم تحمل کنم،نمیتونم تحمل کنم
دارم عقلم رو از دست میدم
دارم عقلم رو از دست میدم
افکارم رو پاک میکردم
اگه بلد بودم چطوری
صدای تو توی سرم می پیچه
اگه این کار میتونست تو رو از سرم بیرون کنه
اون صدا رو نابود میکردم
اگه غصه،یه درد فیزیکی بود
می تونستم تحمل کنم،میتونستم تحمل کنم
ولی تو از درون ذهنم
به من صدمه میزنی
نمیتونم تحمل کنم،نمیتونم تحمل کنم
دارم عقلم رو از دست میدم
دارم عقلم رو از دست میدم
ترجیح میدم دیوانه باشم
ترجیح میدم دیوانه بشم
تا اینکه بذارم توی فکرم
راحت قدم بزنی
تا اینکه اینجا توی قلبم باشی
اگه غصه،یه درد فیزیکی بود
می تونستم تحمل کنم،میتونستم تحمل کنم
ولی تو از درون ذهنم
به من صدمه میزنی
نمیتونم تحمل کنم،نمیتونم تحمل کنم
دارم عقلم رو از دست میدم
دارم عقلم رو از دست میدم