خوب به چهره ماه آپریل بنگر
تغییری عظیم در حال انجامه
منتظر تابستانیم
چشمها خیرگی مشخصی دارن
و خیره به روزهای پاییزی شدن
منتظر تابستانیم
این که قضیه “اگه به مامان نگفتم” نیست
استنباطهایی که خوب میدونستی
منتظر تابستانیم
وقتش رسیده که اونا برن
بازی با هوای نفس که تو را هم شکار می کنه
منتظر تابستانیم
عشق من یادت بیاد که چطور مثل اون موقع بود
که چطور بر دردها و مشکلاتمون خنج میکشیدیم
ما منتظر تابستان بودیم
و امروز هم دقیقا اینجا ایستادم
با آرزوهای سوخته ای که میخوام به باد بسپارم
ولی باز منتظرم،
منتظر تابستان
منتظر تابستان