Loca [Persian translation]

یک نظر در نگاه تو میگه که اون تو رو دوست نداره و حتی نمی خواد دوستت داشته باشه

و نرو ، تو نرو

من می دونم که تو توجه نمی کنی ، اما اون قسم می خوره که خودش رو تغییر بده

من نمی دونم که چه کاری باید بکنم یا چه کسی رو دوست داشته باشم

اون هرگز با تو بهتر رفتار نمی کنه ، در حالی که من دیوونه عشق توام

اون یه بوسه ی تو رو هم رد می کنه ، و من خیلی بیشتر از اینا بهت می دم

می دونی که من می میرم برای تو ، هر باری که اینجوری باهام حرف می زنی

اما من صاحب دارم ، هرچند شب ها در رویای با تو بودنم

با تو من دیوونه شده ام ، دیوونه ، و وقتی تو بهم نگاه می کنی قلبم می ترکه

در عشق گاهی تازگی است و گاهی اشتباه ، با تو دیوونه ام

با تو من دیوونه شده ام ، دیوونه ، می دونستی ندونسته عاشق شدم آروم آروم

و اگر چه تو صاحب داری من هم اشتباه کردم ، من دیوونه ام برای تو

و برای عاشق بودن باید دیوونه بود ، دیوونه ، دیوونه

دنبالم بیا ، دنبالم بیا ، نمون که اون و من مثل هم نیستیم

بزار که غم و دردت رو درمان کنم و یک ماه کامل رو با بوسه ای به تو هدیه کنم

اون هرگز با تو بهتر رفتار نمی کنه ، در حالی که من دیوونه عشق توام

اون یه بوسه ی تو رو هم رد می کنه ، و من خیلی بیشتر از اینا بهت می دم

می دونی که من می میرم برای تو ، هر باری که اینجوری باهام حرف می زنی

اما من صاحب دارم ، هرچند شب ها در رویای با تو بودنم

با تو من دیوونه شده ام ، دیوونه ، و وقتی تو بهم نگاه می کنی قلبم می ترکه

در عشق گاهی تازگی است و گاهی اشتباه ، با تو دیوونه ام

با تو من دیوونه شده ام .....

دنبالم بیا ، دنبالم بیا ....

اون هرگز با تو ....

می دونی که ....

با تو من دیوونه شده ام ...

با تو من دیوونه شده ام .....