لیتیم,نمیخوای من رو درون خودت حبس کنی؟
لیتیم,نمیخوای فراموش کنی که نبودش چه حسی داره؟
لیتیم,میخوام همچنان عاشق سوگ خودم بمونم
اوه اما خدای من....میخوام رهاش کنم
به بستر بیا,مجبورم نکن تنها بخوابم
نمیتونستم پوچی رو پنهان کنم,تو گذاشتی دیده بشه
هیچوقت نمیخواستم رابطه مون انقدر سرد و بی روح بشه
به اندازه ی کافی مست نبودی تا بهم بگی دوستم داری
نمیتونم به خودم اعتماد کنم
متعجبم که مشکلم چیه؟
لیتیم,نمیخوای من رو درون خودت حبس کنی؟
لیتیم,نمیخوای فراموش کنی که نبودش چه حسی داره؟
لیتیم,میخوام همچنان عاشق سوگ خودم بمونم
این بار نمیخوام اجازه بدم که این من رو زمین بزنه
آرزوی پروازم رو غرق کن
اینجا توی تاریکی من خودم رو میشناسم
تا زمانی که رهاش نکنم نمیتونم آزاد بشم
بذار برم
عزیزم بعد از همه ی اون اتفاقات من میبخشمت
هرچیزی هم که باشه,باز از تنهایی بهتره
در آخر فکر میکنم باید سقوط میکردم
همیشه جای من میون خاکسترهاست
نمیتونم به خودم اعتماد کنم
متعجبم که مشکلم چیه؟
لیتیم,نمیخوای من رو درون خودت حبس کنی؟
لیتیم,نمیخوای فراموش کنی که نبودش چه حسی داره؟
لیتیم,میخوام همچنان عاشق سوگ خودم بمونم
میخوام رهاش کنم