چینی ها این کارو می کنن ، ژاپنی ها این کارو می کنن
لاپ1های کوچیک توو لاپـلـند2 این کارو می کنن
بیا انجامش بدیم ، بیا عاشق بشیم
بالا نشین های اسپانیایی این کارو می کنن
لتونیایی ها و لاتویایی ها این کارو می کنن
بیا انجامش بدیم ، بیا عاشق بشیم
هلندی ها در آمستردام کهن این کارو می کنن
اشاره ای به فنلاندی ها نمی کنم
محلی های تایلند این کارو می کنن
به دوقلو های تایلندی فکر کن!
برخی از آرژانتینی ها بدون معنی این کارو می کنن
مردم می گن توی بوستون حتی لوبیا ها این کارو می کنن!
بیا انجامش بدیم ، بیا عاشق بشیم
اسفنج های رومانتیک می گن که این کارو می کنن
صدف های زیر شاخاب صدف این کارو می کنن
بیا انجامش بدیم ، بیا عاشق بشیم
صدف های سرد ِ دماغه ی کُد3 با بی میلی این کارو می کنن
حتی عروس دریایی تنبل هم این کارو می کنه
بیا انجامش بدیم ، بیا عاشق بشیم
مارماهی های برقی ، باید اضافه کنم که این کارو می کنن
هر چند اونا رو شوکه می کنه ، می دونم
چرا بپرسم اگه سایه این کارو می کنه
پیشخدمت، برام اَشپَل4بیار
در ژرفای کم ، ماهی های حلوای انگلیسی این کارو می کنن
ماهی قرمز در خلوت پیاله ها این کارو می کنه
بیا انجامش بدیم ، بیا عاشق بشیم
1. مردم اهل لاپلند 2. نام منطقه و مرز فرهنگی ای در اروپای شمالی است که نواحی شمالی نروژ، سوئد و فنلاند را دربر گرفته و تا شبهجزیره کولا در روسیه امتداد مییابد 3. دماغه ای در شمال شرقی ایالات متحده ، در اقیانوس آرام 4. به تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی گفته میشود