من از یک شهرکوچک آمدم، توچطور؟
بخاطر این میگم چون من آمادم تا لس آنجلس رو ترک کنم
و میخام که توام بیای
هشت مایل به سمت شمال یا جنوب میریم
جاش مهم نیست تا وقتی که تو با من باشی
و من باتو ام و تو اجازه بده
بزار مثل یک زن دوستت داشته باشم
بزار مثل یک بچه تو رو در آغوش بگیرم
اجازه بده مثل یک الماس بدرخشم
اجازه بده همون کسی باشم که باید باشم
با من با شعر و آهنگ حرف بزن
اوقات تلخی برامون نساز
بزار مثل یک زن دوستت داشته باشم
بزار مثل یک بچه تو رو در آغوش بگیرم
بزار مثل یک بچه تو رو در آغوش بگیرم
من از یک شهرکوچک، دور از اینجا آمدم
بخاطر این میگم چون من آمادم تا لس آنجلس رو ترک کنم
و میخام که توام بیای
فک کنم بتونم مدارا کنم اگر تو بمونی
اگر این کارو بکنی(بمونی)، فک نکنم هیچ خوشی ای داشته باشم
بزار مثل یک زن دوستت داشته باشم
بزار مثل یک بچه تو رو در آغوش بگیرم
اجازه بده مثل یک الماس بدرخشم
اجازه بده همون کسی باشم که باید باشم
با من با شعر و آهنگ حرف بزن
اوقات تلخی برامون نساز
بزار مثل یک زن دوستت داشته باشم
تو رو به بینهایت ببرم
بزار مثل یک بچه تو رو در آغوش بگیرم
تو رو به بینهایت ببرم
بزار مثل یک زن دوستت داشته باشم
تو رو به بینهایت ببرم
ما میتونستیم در باران بنفش غرق شیم(خوشبخت بمونیم)
درمورد روزهای خوب صحبت کنیم
میتونستیم با شامپین صورتی* خوش بگذرونیم
عزیزم ، بزار موج ها رو بشمرم
بزار مثل یک زن دوستت داشته باشم
بزار مثل یک بچه تو رو در آغوش بگیرم
اجازه بده مثل یک الماس بدرخشم
اجازه بده همون کسی باشم که باید باشم
با من با شعر و آهنگ حرف بزن
اوقات تلخی برامون نساز
بزار مثل یک زن دوستت داشته باشم