قطعات رو جمع میکنم
و یک خونه از لگو میسازم
اگه بد در بیاد میتونیم خرابش کنیم
سه کلمه ام دو تا معنی دارند
یه چیزی توی فکرمه
که همه اش برای توئه
و دسامبر تاریک و سرده، ولی تو رو دارم که گرمم کنی
و اگه تو داغونی، ازت مراقبت میکنم و سرت رو پناه میکنم
از طوفان خشمگینی که داره میاد
من در دسترس نیستم، عاشق نیستم
وقتی داری زمین میخوری بلندت میکنم
و با وجود تمام این کارهایی که کردم فکر کنم الان بیشتر دوستت دارم
دیگه دیده نمیشم، دیگه عقلمو از دست دادم
به وقتش همه کار برات میکنم
و با وجود تمام این کارهایی که کردم فکر کنم الان بیشتر دوستت دارم
میخوام با اعداد نقاشیت کنم
و رنگت کنم
اگه همه چیز درست پیش بره میتونیم قابش بگیریم و بزاریمش روی دیوار
و البته گفتنش خیلی سخته ولی قبلا هم اینجوری بوده
قلبمو تسلیم میکنم
و با قلب تو عوضش میکنم
من در دسترس نیستم، عاشق نیستم
وقتی داری زمین میخوری بلندت میکنم
و با وجود تمام این کارهایی که کردم فکر کنم الان بیشتر دوستت دارم
دیگه دیده نمیشم، دیگه عقلمو از دست دادم
به وقتش همه کار برات میکنم
و با وجود تمام این کارهایی که کردم فکر کنم الان بیشتر دوستت دارم
منو زمین نگذار
پایندهام دارن میشکنن و دیگه نمیتونم تحمل کنم
...