بانو بلوز (1) را خیلی خوب بخون
انگار که شرح واقعیت است
انگار که این پایین جهنم شده و
در آن دنیای پر از دود سیگار (2
که شوخی ها بی مزه است
دیگر به شوخی ها نمیخندند
به تراژدیها میخندند
انجمنهای خیابان کرنر (یا گوشه خیابانی)
ولی حرفش رو باور میکنند
هیچوقت ترکش نمیکنند
وقتی که برایشان میخواند حسهایی در آنها زنده میکند
بانو میگه، این ترانه رو میتونم اونقدر غمگین بخونم
که ناخواسته به گریه بیفتید
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارتون
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارتون
و اینقدر این خیابانها را پیاده رفته ام
هیچ چیزی درست نیست، هیچ چیزی اشتباه نیست
جز اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارم
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارتون
بانو سیگاری آتیش میکنه، دود میکنه، بدون پشیمانی
نگاهی به اطراف می اندازه، بی پشیمانی، بی پشیمانی
مثل شاخه ها صنویر قد علم میکنه
و میگه من آزادم
و اونقدر لطیف میخونه که انگار الانه که گریه اش بگیره، میگه
این ترانه رو میتونم اونقدر غمگین بخونم
که ناخواسته به گریه بیفتید
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارتون
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارتون
و اینقدر این خیابانها را پیاده رفته ام
هیچ چیزی درست نیست، هیچ چیزی اشتباه نیست
جز اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارم
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارتون
ولی روی این سن
یاد گرفته ام اوج بگیرم
یاد گرفته ام آواز بخونم
و یاد گرفته ام که گریه کنم
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارم
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارم
ولی الان وقتشه
وقت خداحافظی
بعضیها ممکنه بخندن
ولی من حتما گریه میکنم
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارم
اشکهای خیس کوچولو روی شانه های یارم
بانو سیگاری آتیش میکنه
دود میکنه، زمستون میاد
و بانو فراموش میکنه