هرگز تو را مثل امشب عاشق گونه ندیده بودم
هرگز ندیده بودم این طور بدرخشی
هرگز این همه را خواستار ندیده بودم , اگر مایل به رقص بودی
خواستار ذره ای عشق ورزی
شانس کوچکی بده
هرگز لباسی را که پوشیده ای , ندیده بودم
یا برجستگی روی موهایت , که چشمانت را پوشانده
من کور بوده ام
بانوی قرمزپوش
با من می رقصد
رو در رو
کسی این جا نیست
فقط من هستم و تو
این همانجاییست که می خواهم باشم
ولی من به سختی پی می برم
به زیبایی تو , در کنارم
هیچ وقت فراموش نمی کنم
زیبایی امشبت را
هیچ گاه پی به شکوهت نبرده بودم , چون امشب
هیچ گاه ندیده بودم این طور بدرخشی
تو شگفت انگیزی
هیچ وقت این همه را خواستار بودن در کنارت ندیده بودم
و وقتی به سوی من می چرخی و لبخند می زنی
نفسم حبس می شود
هرگز احساسی تا این حد نداشته ام
چنین احساسی مطلق و کامل از عشق
مثل احساس امشب
بانوی قرمزپوش
با من می رقصد
رو در رو
کسی این جا نیست
به جز من و تو
این همان جاییست که می خواهم
و به سختی پی می برم
زیبایی تو را در کنارم
هیچ وقت فراموش نمی کنم
زیبایی امشبت را
هرگز فراموش نخواهم کرد
زیبایی امشبت را
بانوی قرمزپوش
دوستت دارم