La Tortura [Persian translation]

هي دختر کوچولو، شاعريت رو نگه دار

اشعارت رو نگه دار و براي خودت شاد باش

من ازت نميخوام که هر روز آفتابي باشي

ازت نميخوام که هر جمعه بايد يه جشن باشه

همينطور ازت نميخوام که برگردي و درخواست بخشش کني

اگه داري با چشماي خشک گريه ميکني، درباره اون حرف ميزني

اوه عشق من، خيلي درد داره

خيلي درد داره

که تو بدون گفتن حتي يک کلمه رفتي

اوه عشق من،

از دست دادن تو شکنجه بود

ميدونم که من معصوم نبودم

اما ميتونم به تو واگذارش کنم

مرد فقط با نون زنده نميمونه

همينطور من با بهانه زنده نميمونم

ما فقط از اشتباهاته که درس ميگيريم

و امروز ميدونم که قلبم مال توست

بهتره واسه خودت نگهش داري

اون استخون رو به طرف سگ هاي ديگه بنداز و بزار خداحافظي کنيم

من نميتونم از زمستون بخوام که يه بوته رز رو بيخيال بشه

من نميتونم از نارون قرمز بخوام که يه جفت رو قبول کنه

من نميتونم از يه فاني محض ابديت رو بخوام

و رفتنو پخش کردن هزارن مرواريد، پيش مردم حريص (مثل خوک

اوه عشق من، خيلي درد داره

که تو ديگه به قول هاي من اطمينان نداري

اوه عشق من،

از دست دادن تو شکنجه بوده

ميدونم که يه معصوم نبودم

اما به تو واگذارش میکنم

مرد فقط با نون زنده نميمونه

همينطور من با بهانه زنده نميمونم

ما فقط از اشتباهاته که درس ميگيريم

و امروز ميدونم که قلبم مال توست

بهتره واسه خودت نگهش داري

اون استخون رو به طرف سگ هاي ديگه بنداز و بزار خداحافظي کنيم

گوش کن عزیزنم ، تو نرو

گوش کن، عزيزم، عصباني نشو

از دوشنبه تا جمعه تو عشق من رو داري

شنبه رو به من بده و بهتره تو نباشي

گوش کن، عزيزم، ديگه منو تنبيه نکن

بدون تو، اون بيرون من هيچ آرامشي ندارم

،من فقط يه مرد معموليم

من پرنده اي هستم که به لونه اش برميگرده

ميدونم که يه معصوم نبودم

او از سنگ ساخته نشدم

مرد فقط با نون زنده نميمونه

همينطور من با بهانه زنده نميمونم

ما فقط از اشتباهاته که درس ميگيريم

و امروز ميدونم که قلبم مال توست

بهتره واسه خودت نگهش داري

اون استخون رو به طرف سگ هاي ديگه بنداز و بزار خداحافظي کنيم

بعد از تمام کارايي که برات کردم

خيلي شکنجه بود که تو رو از دست بدم

خیلی اذیت شدم بعد از این

ادامه بده از تاسف گريه کن

من، من ، من نميخوام بخاطر تو گريه کنم