Kiss [Persian translation]

بعضی ها انکار میکنن و میگردن دنبال چیز هاییکه که هیچوقت سراغشون نمیاد

من احمق به نظر میرسم ؟

همه ی جاهایی که همه ی عمرم به سمتشون دویدم ناپدید شدن

و من همه ی این را به تو مدیونم

من حس میکنم که دارم غرق میشوم

و هیچ چیزی اونجا وجود نداره که منو بگیره، و نفسم را نگه داره

باید چیکار کنم ؟

چرا این درد تموم نمیشه ؟

من دارم با سر میرم توی

چیزی که میدونم توش قبول نمیشم

چرا این بوسه نمیتونه واقعی باشه

چرا تو خواهشا مرا به داخل راه نمیدهی ؟

من نمیفهمم چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

آخرین چیزی رو که دوس دارم انجام بدم قبل از اینکه برم

(اینه که کنار تو گریه کنم(کنار تو

گریه کنم و حرف بزنم راجع به روزهای خوب و ایکه اون روا کجا رفتن

و اینکه حالا چقدر ازت متنفرم

باید چیکار کنم ؟

چرا این درد تموم نمیشه ؟

من دارم با سر میرم توی

چیزی که میدونم توش قبول نمیشم

چرا این بوسه نمیتونه واقعی باشه

چرا تو خواهشا مرا به داخل راه نمیدهی ؟

من نمیفهمم چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

من چکه ی خون رو حس میکنم که از بدنم میریزه همونحا روی زمین

الان من چی ام ؟

الان من چی ام ؟

الان من چی ام ؟

باید چیکار کنم ؟

چرا این درد تموم نمیشه ؟

من دارم با سر میرم توی

چیزی که میدونم توش قبول نمیشم

چرا این بوسه نمیتونه واقعی باشه

چرا تو خواهشا مرا به داخل راه نمیدهی ؟

من نمیفهمم چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی

چرا تو همیشه منو از خودت دور میکنی