ما دو تا دیوونه ی رمانتیکیم،دو تا آواره ایم
من و تو گل های تابستونی ای هستیم که وارد زمستون شدن
الان تو شهرهای جداگانه مثل دیوونه ها
منتظر عشق تو می مونم
از زندگی خیلی خسته شدم
واسم مرگ نامرئی تو سن جوونیه
این چشمام که الان می خندن
وقتی تو اومدی تو وضعی بودن که امیدی به خندیدن نداشتن
دستام رو بگیر،از ته دل به زندگی بچسب
این عشق که بهمون بخشیده شده رو بردار و بیا
بذارش تو قلبم تنها عزیزم!؛
ما دو تا دیوونه ی لجبازیم،دو تا آواره ایم
من و تو گل های تابستونی ای هستیم که وارد زمستون شدن
الان تو شهرهای جداگانه مثل دیوونه ها
منتظر عشق تو می مونم
من از عمرم اون روزایی که تو نبودی رو پاک میکنم
میدونم که اینطوری خیلی _تو دلم_بیشتر جا باز میشه
آرزو می کنم که تو هردومون رو نجات بدی
عشقم از مرگ قوی تره
وقتی بی توئم،گریه می کنم
وضعم بدتر میشه
به خاطر روزهای خوب برگرد بیا
همه چیزو بسوزون و بیا تنها عزیزم
ما دو تا دیوونه ی رمانتیکیم،دو تا آواره ایم
من و تو گل های تابستونی ای هستیم که وارد زمستون شدن
الان تو شهرهای جداگانه مثل دیوونه ها
منتظر عشق تو می مونم
من از عمرم اون روزایی که تو نبودی رو پاک میکنم
میدونم که اینطوری خیلی _تو دلم_بیشتر جا باز میشه
آرزو می کنم که تو هردومون رو نجات بدی
عشقم از مرگ قوی تره