خودت بیا ببین
بعد تو چی به من گذشت
اون آدم هیچ وقت برنگشت
نشد مثل قبل
انگاری که مرده
همه ی اون احساس من
نمونده هیچی واسه من
میدونستی با گریه نمیشه خوابید شب و
میدونستی بی انگیزه از خواب پا میشم و
خودتو برسون
شاید یکم ازون حس خوب
مونده باشه تو قلبم
شاید که برگردم
خودتو برسون
بهم بگو که اون روزا کی
میاد بازم بگو تا من بمونم تا کی
اومدی با ما یک و دو کنی
هه سه شد که
چی بگم بتوپم به تو چه فایده
اصلا واسه چی بندازم چرتکه
مگه بعد رفتنت دیگه این دل شد دل
ول شده
اصلا یه وضعی که دیگه نگم برات
میموندی میموندم میزدم حتی رگم برات للاهی
ولی تو رفتی موندم تنهایی
چیزیم نداشیا واسه خاطر خودت دوست داشتم
اونم الکی نه مشتی وار
تو جوری خالی کردی پشتمو که صاف برم تو در و دیوار
بماند خواستی برسون خودتو
هنوزم هستم من نباشی هستم بد
ولی من دلم نمیخواد این و گفته بودم قبلنم
فقط بعد از من اونی که میدونی خودت کیه و
بیخیالش شدم من فقط بخاطرت
از قول من بهش بگو
امان از اون روزی که دوهزاریم پیش خودش فکر کنه که تراوله
بیا شاید حسی
که بهم داشتیم باز آورد
اون دستات
با تو مرد شاید این غمها
این و میدونستی
که هنوز ته قلبم هی
میگم دوست دارم حیف
میدونستی با گریه نمیشه خوابید شب و
میدونستی بی انگیزه از خواب پا میشم و
خودتو برسون
شاید یکم ازون حس خوب
مونده باشه تو قلبم
شاید که برگردم
خودتو برسون
بهم بگو که اون روزا کی
میاد بازم بگو تا من بمونم تا کی