حواست به من باشد، این رفتاری که انجام می دهی در خور من نیست
و بدان به خاطر تو در روزهایم خسته شدم
حواست به من باشد، این رفتاری که انجام می دهی در خور من نیست
و بدان به خاطر تو در روزهایم خسته شدم
ای کاش مرا درک کنی و آن را جدی بگیری
او تنها با زخمش باقی می ماند و زخم او هیچ گاه پیدا نیست
اوست که تحمل می کند و خود را قربانی می کند
هنوز فکر نکرده تصمیم می گیرد و فراموش می کند و اجازه نمی گیرد
ای کاش مرا درک کنی و آن را جدی بگیری
او تنها با زخمش باقی می ماند و زخم او هیچ گاه پیدا نیست
اوست که تحمل می کند و خود را قربانی می کند
هنوز فکر نکرده تصمیم می گیرد و فراموش می کند و اجازه نمی گیرد
نیازهای بسیاری داشتی که من آنها را برای تو برآورده کردم
و خیلی صفات ناپسند در تو بود که من آنها را زیبا کردم
من فرصتی برای تو هستم، اگر آن را از دست دادی، ناراحت خواهی شد
ای کاش مرا درک کنی و آن را جدی بگیری
او تنها با زخمش باقی می ماند و زخم او هیچ گاه پیدا نیست
اوست که تحمل می کند و خود را قربانی می کند
هنوز فکر نکرده تصمیم می گیرد و فراموش می کند و اجازه نمی گیرد
ای کاش مرا درک کنی و آن را جدی بگیری
او تنها با زخمش باقی می ماند و زخم او هیچ گاه پیدا نیست
اوست که تحمل می کند و خود را قربانی می کند
هنوز فکر نکرده تصمیم می گیرد و فراموش می کند و اجازه نمی گیرد
جز من کیست که در تمام طول عمرش نگران تو باشد
جز من کیست که هستی و وجودش را برای تو آورد، حتی آن را هم رها کردی
جز من کیست که در زمان نیازهای فوریت او را ببینی
ای کاش مرا درک کنی و آن را جدی بگیری
او تنها با زخمش باقی می ماند و زخم او هیچ گاه پیدا نیست
اوست که تحمل می کند و خود را قربانی می کند
هنوز فکر نکرده تصمیم می گیرد و فراموش می کند و اجازه نمی گیرد
ای کاش مرا درک کنی و آن را جدی بگیری
او تنها با زخمش باقی می ماند و زخم او هیچ گاه پیدا نیست
اوست که تحمل می کند و خود را قربانی می کند
هنوز فکر نکرده تصمیم می گیرد و فراموش می کند و اجازه نمی گیرد