تنگه دلم برات، دست منو بگیر
لعنت به این دلِ تنگِ بهونهگیر
دست منو بگیر، از این همه خیال
ببر یه جای خوب، یه جا مث شمال
تنگه دلم برات، تو این پیاده رو
قدم که میزنم تصور میکنم تو رو
با من قدم بزن تا آخرای شب
دیوونه میکنه منو این ماجرا یه شب
بیا تمومش کن این دیوونگیا رو
از عشق خبر واسهی دیوونه بیا رو
همین یه بارو غمت رو از قلب من در آر و
خیالت این چند وقته دلم رو از پا در آورد
بیا و رؤیا و آرزوهامو واقعی کن
بیا دوباره بیا برای من عاشقی کن
تنگه دلم برات، برای بودنت
این شکّای لعنتی تو رو از من ربودنت
تنگه دلم برات، قسم به جون تو
ای کاش اسم من بیوفته تهِ فنجون تو
بیا تمومش کن این دیوونگیا رو
از عشق خبر واسهی دیوونه بیار و
همین یه بارو غمت رو از قلب من در آر و
خیالت این چند وقته دلم رو از پا در آورد
بیا و رویا و آرزوهامو واقعی کن
بیا دوباره بیا برای من عاشقی کن