ای که دنیایش تو هستی
قلب پرمهرم شکستی
آمدی جایم گرفتی
در کنار او نشستی
کاش من جای تو بودم
قصه میگوید برایت
از امید و آرزوها
مینشیند روبرویت
با نگاهی پرتمنا
کاش من جای تو بودم
مینشینی در کنارش
آن شب خوب عروسی
شادی از آوای تبریک
آن سرور و دیدهبوسی
کاش من جای تو بودم
در عقیق دیدگانت
مینشیند نقش فردا
میرود از شهر قلبت
تکسوار درد و غمها
کاش من جای تو بودم
کاش من جای تو بودم