بریم قهوه بخوریم1
میخوام حرف بزنم باهات
گرفتم تصمیمَم رو
بهش گفتم میخواهم به هم بزنم باهاش
گندش بزنن2
من هم
دیگه طاقت ندارم
بهش گفتم تمومش کنه همینجا
مثه همَن همهٔ مردا
عوضَم نمیشن
باورکن زادهشدن
واسه عذاب دادن ما
دوتایی بیشتر خوشمیگذره به ما
خودمون دو تا
بهتر جور میشیم با هم
خودمون دو تا
میدونم تو دوستَم داری
مراقبَ می
شیرینتره رنج
وقتی قسمتِش کنی
همینه حسِّ منَم
دنبال اینم که هوام رو داشته باشه دوستَم
یه بهترین دوست
که درستکنه خرابکاریام رو
مثه همَند همهٔ مردا
عوضَم نمیشن
باورکن زادهشدن
برای عذاب دادن ِ ما
دوتایی بیشتر خوش میگذره به ما
خودمون دو تا
بهتر جور میشیم با هم
خودمون دو تا
خردمیکنه اعصابم رو، میگیره حالَم رو
[کاراش] طاق میکنه طاقتَم رو
گمون میکنه
میتونه همیشه گندبزنه به من
و سوهان میکشه
به اعصابم
بیحوصله است همیشه
نمیدونه چی میخواد
اخلاق نداره، خستهشدم ازش
پاش رو خط ِ قرمزهامه
تهِ تهِ بیچارگیه
یادش رفته رابطهٔ جنسی رو
همهش میخواد بگه «اَ..ه»
همهش میخواد بگه «او..ف»
همهش میخواد بگه «گندش بزنن،گندشبزنن،گندش بزنن»
همهش «اَه، اوف»، خستهم کرده
دوتایی بیشتر خوش میگذره به ما
خودمون دو تا
بهتر جور میشیم با هم
خودمون دو تا
چی؟
آره
1. خوانندهٔ اول2. خوانندهٔ دوم