سیگارم رو مقابل ساحل پیچیدم*
غمها و دردها را در نوک آن روشن کردم
خاطرات جمع شده در تورها را انداختم
ساحل دلتنگی ام گریه میکند
تلألو (درخشش) دریا را به عنوان نمک به زخم خود مالیدم
تنها شاهدم ماه بود
امان امان
یک طرفم خلیج,
و در طرف دیگر عشق تو
قلبم در (دریای) اژه ماند**
لیوانم (قدحم) را به مقابل ساحل زدم (به نشانه "سلامتی")
ماجراجویان بیرون آمدند (بالا آمدند) تا بگویند : به سلامتی***
من عشقم را دور انداختم (رها کردم)
دوستان آن را حفظ کردند و نگه داشتند
تلألو (درخشش) دریا را به عنوان نمک به زخم خود مالیدم
تنها شاهدم ماه بود
امان امان
یک طرفم خلیج,
و در طرف دیگر عشق تو
قلبم در (دریای) اژه ماند
ای عزیز,
جدایی از مرگ هم بدتر است
ای عزیزم,
دیگر این اشتیاق و غنج زدن کافی (بس) است
ای عزیز,
به من سلام و درودی بفرست
ای عزیزم ای عزیزم