current location : Lyricf.com
/
Songs
/
Kahır Mektubu [Persian translation]
Kahır Mektubu [Persian translation]
turnover time:2025-04-20 12:59:54
Kahır Mektubu [Persian translation]

هر بار که قصد کنم دو خط بنویسم

دائم به تو از تو و خودمان

می‌نویسم

هر وقت که قدحی در دستم بگیرم

دائم به سلامتی تو و خودمان می‌نوشم

هر شب در اندوهم

بی وقفه می‌نوشم

در قلبم عشق کاشتم

تنهایی درو می‌کنم

هر شب در اندوهم

بی وقفه می‌نوشم

در قلبم عشق کاشتم

تنهایی درو می‌کنم

هر بار که قصد کنم دو خط بنویسم

دائم به تو از تو و خودمان

می‌نویسم

هر وقت که قدحی در دستم بگیرم

دائم به سلامتی تو و خودمان می‌نوشم

هر شب در اندوهم

بی وقفه می‌نوشم

در قلبم عشق کاشتم

تنهایی درو می‌کنم

یک روز وداع کنان

دلم را ویران کردی

امشب سالگرد جدایی و رفتن توست

امروز هم بدون تو نوشیدم

امشب بدون تو هیچ بودم

امشب هر قطره ی اشکم را با دو قدح عجین کردم

جدایی چنان دشوار است که

بی کس مانده آن را درک می‌کند

کسی که هر روز گریان است می‌داند اشک یعنی چه

هر شب در اندوهم

بی وقفه می‌نوشم

در قلبم عشق کاشتم

تنهایی درو می‌کنم

عجین شده با نبودنت

از خودم

از خودم

از خودم می‌گذرم

اکنون نیز سلامتی گویان

هزاران قدح قهر و خشم می‌نوشم

کمی دیگر از چشمانم به گرمی گذر می‌کنی

چه سالهایی ای محبوبم

این جدایی شاد باد شاد باد شاد باد

ذوق و اندوهم تو

چشمان و دستانم تو

مگر چه گناهی کرده ام

که تو در سرنوشت من هستی؟

سرنوشتم شیرازه ی دلم را از هم پاشانده

با ریختن اشک بدهی بختم را پرداخت می‌کنم

دردمند سودازده ام

دلم باز در ماتم است

می‌خواهم خودم را پای این میز به فراموشی بسپارم

همه چیز فقط برای تو باشد

خودت را ناراحت نکن

شاید امروز شابد فردا

خواهی فهمید

که چقدر دوستت داشتم

و خواهی گریست

ایا جدایی از در فال ما افتاد

تو یک طرف و من یک طرف

چنین عشقی در این زمان

اه شاید امروز شاید فردا

خواهی فهمید چقدر دوستت داشتم و خواهی گریست

سال ها مثل باد گذشتند

شاخه ای که بگیرد نمانده

به بهای لحظه ای شاد بودن

دردی نمانده که نچشیده باشیم

با تو دلتنگی هایم فراوان است ،

ستم هایی که به من شد بر زبانم است

دوستانم دشمنم شدند

دوستی که به وی پناه ببرم و در آغوشش بکشم نمانده

با انتظار با دلتنگی

اینچنین عمرم گذشت

اشک هایم را که جمع کنم

روزی نیست که گریه نکرده باشم

روزی نیست که زندگی کرده باشم

همه ی واقعیات دروغی بیش نبود

ان امید ها ان ارزو ها

قد تمام گل ها خمیده شد

گلی نمانده که ببویم

برای درنگی شاد بودن

مسیری نمانده که طی نکرده باشم

روزی نمانده که زندگی کنم

هر شب در اندوهم

بی وقفه می‌نوشم

در قلبم عشق کاشتم

تنهایی درو می‌کنم

این موهای سفیدی که بر پیشانیم ریخته

چه می‌شود بر زانوانت گرفته شانه کنی

ان خاطره هایی که در گذشته گم شدن را

چه میشود؟ فراموش نکن دوباره جستجویشان کن؟

اگر به من لحظه ای بنگری

قلبت اهسته ناله می‌کند

دوباره مانند ان روز اول

برایم لبخند بزن

به دوست و دشمن گفتم

دوباره خواهی آمد

رویم را به زمین نینداز چه میشود؟

در فکر امدنت آنقدر انتظار کشیدم که از انتظار کشیدن دیگر کلافه شدم

کشتی اندوه و زجر را آنقدر بار زدم که از بارگیری زجر هایم کلافه شدم

دنیا را متوقف کردم بلکه ببینی

فال ها را نگاه کردم بلکه در ان فال تو باشی

در فکر این که در اخر راه ها تو باشی انقدر راه طی کردم که کلافه شدم

در درونم امیدی هست

که می‌گویم خواهی امد

شاید در دوردست هایی

این را هم می‌دانم

فلک دستم را با دستبند اندوه بست

گفته بودی خواهم امد

من هنوز منتظرم

من هنوز منتظرم

برایت شعری نوشتم

برایت ترانه ای سروده ام

ای روز خوشم

همه چیزم

اه مرا درک کن

به روی داستان ها

اسمت را حک می‌کنم

این نامه ی قهرآمیز را

یک بار برای همیشه می‌نویسم

هر شب در اندوهم

بی وقفه می‌نوشم

در قلبم عشق کاشتم

تنهایی درو می‌کنم

هر بار که قصد کنم دو خط بنویسم

دائم به تو از تو و خودمان

می‌نویسم

هر وقت که قدحی در دستم بگیرم

دائم به سلامتی تو و خودمان می‌نوشم

Comments
Welcome to Lyricf comments! Please keep conversations courteous and on-topic. To fosterproductive and respectful conversations, you may see comments from our Community Managers.
Sign up to post
Sort by
Show More Comments
Zeki Müren
  • country:Turkey
  • Languages:Turkish, Turkish (Ottoman)
  • Genre:Classical
  • Official site:http://www.zekimuren.net/
  • Wiki:https://tr.wikipedia.org/wiki/Zeki_Müren
Zeki Müren
Latest update
Copyright 2023-2025 - www.lyricf.com All Rights Reserved