Kırmızı [Persian translation]

من از همون اول مرتکب خطا شدم

وقتی با تو توی ی خونه زندگی میکردم

خیلی از خودم تقدیر میکنم

همزمان با جشن گرفتن جدایی

هنگام خداحافظی درحالیکه درد میکشی مث یکی ک دلش تنگ شده دستامو نگیر

خودتو تو آینه های کنار شمعدون نبین تو آینه قدی به خودت نگاه کن*

مدت زیادی از دردم نگذشته بنابراین نمیتونی ازش خلاص بشی

نمیتونی نگاهتو بدزدی و خودتو به اون در بزنی

شاید یکم داغونی

شاید اوضاع روحیت خوب نیس

شاید یکم عصبانی شدی ولی

قرمز بدجور بهت میاد**