کوچک من خیلی کوچکتر است، بنابراین همه اشتباهاتم
به همین دلیل من فکر می کنم این مهم است،
یکی از بچه های من خیلی کوچکتر است، بنابراین تمام گوزن های من
به همین دلیل است که خیلی بد نیست، بنابراین من هنوز ناامن هستم
کمتر سفر کردم، کمتر سفر کردم
بزرگ، رنگارنگ، پیروزی اسباب بازی موقت بر دروغ من
کمتر سفر کردم، کمتر سفر کردم
بزرگ، رنگارنگ، پیروزی اسباب بازی موقت بر دروغ من
جوانترم خیلی کوچکتر است، بنابراین تمام ترسهایم
به همین دلیل است که گورها چنین هستند
کوچک بودنم خیلی کوچکتر است، بنابراین نگرانی من بی پایان است
به همین دلیل من دفاع نمی کنم، بنابراین نمی خواهم یک ردیابی کمی را ترک کنم
کمتر سفر کردم، کمتر سفر کردم
بزرگ، رنگارنگ، پیروزی اسباب بازی موقت بر دروغ من
کمتر سفر کردم، کمتر سفر کردم
بزرگ، رنگارنگ، پیروزی اسباب بازی موقت بر دروغ من
کوچک من، کمی من ...