سوگلی کوچک من
تو با من چهها کردی
پاره پاره شکستی
آنها چه میدانند
رو در رو نگاهم میکنند
تو گویی که نیستی
تو گویی که دروغ بودیم
سوگلی کوچک من
تو با من چهها کردی
دفعه دفعه بریدی
آنها چه میدانند
به رخم میکشند
تو گویی که نیستی
تو گویی که دروغ بودیم
سوگلی کوچک من
من با تو چهها کردم
صفحه صفحه برآشفتم
آنها چه میدانند
بر جانم شعله میزنند
تو گویی که نیستی
تو گویی که دروغ بودیم
سوگلی کوچک من
تو گویی دروغ بود
تو گویی افسانه بود