دیگه خیلی دیره التماس نکن
دیگه برگشتی واسه اون سالها وجود نداره
بدون که این آخرین وداع من به تو هست
با پر جرأت بون
و با شاخ و شونه کشیدن
عشق زنده نمیمونه
زمان دروغه
انسان دروغه
نگه داشتن امکان نداره
خسته شدم ازعشق های وصله شده
بهار دروغه
خورشید زمستان
خسته شدم از اینکه هر بار که تورو پیدا کردم
بعد گمت کردم
تا روز قیامت
قلبم رو بستم
قلب دیوونه طغیان میکنه و میجوشه
آه که این چشمها چه چیزهایی میبینه
حسرت تو به خاطر من نیست
دلتنگیت در درونم
بازم تورو بزرگت میکنه