در دستانت گل های زمستانی
در چهره ات یک شب بهاری
در ترانه ها غصه ی عشق
زندگی برای من معماست؟
می سوزونی نفس مرا ...
وجودم برای هر امیدی آماده
چشمم بر توهست ، قلبم برای توهست
آیا من بازیچه عشق هستم ؟
از گیسوانت به رودخانه ها ...
از بوسه هایت به کوه ها ...//از چشم هایت به ستاره ها ...
از زمستان سیاه به تابستان ...
من رو میکشی در یک لحظه
با من تفاخر نکن
از من خجالت نکش ...
وقتی همراه من هستی اصلا فکر بد نکن
انتظار چیزی رو نکش (همه چی روبراهه)
با من تفاخر نکن
از من خجالت نکش ...
وقتی همراه من هستی
(همه چی روبراهه)
در زبانم ترانه اصیل یار هست
در آغوشم آتش بزرگی ست
جدایی همیشه رویایی ترسناکه
همه وقتی عاشق میشن اینجورن؟
در هر قلبی یک معشوقی ست
در هر زخمی اثری از نمک هست
تو پر از شفا هستی ای عشقم
وقتی کنار تو هستم خوب میشم
از گیسوانت به رودخانه ها ...
از بوسه هایت به کوه ها ...//از چشم هایت به ستاره ها ...
از زمستان سیاه به تابستان ...
من رو میکشی در یک لحظه
با من تفاخر نکن
از من خجالت نکش ...
وقتی همراه من هستی اصلا فکر بد نکن
انتظار چیزی رو نکش (همه چی روبراهه)
با من تفاخر نکن
از من خجالت نکش ...
وقتی همراه من هستی اصلا فکر بد نکن
(همه چی روبراهه)
با من تفاخر نکن
از من خجالت نکش ...
وقتی همراه من هستی اصلا فکر بد نکن
(همه چی روبراهه)