ببین زمان بدون توقف داره میگذره
تو رو خدا تو اینقدر حسرت ایجاد نکن این وسط
ن درمانی هست ن مرهمی درد ب سقفش رسیده
خشک بود چشمام از شدت اشک ریختن ترک خورد
از شدت اون آب شوری ک بر گونه هام جاری شد
کلمه ای وجود نداره ک برای بیان این وضعیت کافی باشه
گویا در مقابل اون قلبی ک بهش دادم منو زخمی کرد
حتی اگه از شدت درد جونمم در بیاد نمیشه
اگه ب هوای دستاوردهای تو باشم دستاوردها هم خراب میشه
ی چیزی این وسط هس ک ب تو مربوط میشه
زود باش ای قلب دیگه نزن [از سینه م] بیفت بیرون