یه جورایی گم شدم
برنامه ای ندارم که کجا برم
اینجا با چمدون کوچیکم وایسادم
اینجا توی شانزه لیزه 1
یهو تو بهم می گی :
سلام ، داری دنبال چی می گردی ؟
می گم : ببخشید ، متاسفم
شوربختانه من درکت نمی کنم
ولی تو فقط به حرف زدن ادامه می دی
یه جورایی جذاب یافتمـش
و نقش دو تا فنجون قهوه می کشم
با خودکار ، روی دستت
من فرانسه حرف نمی زنم
ولی لطفا به حرف زدنت ادامه بده
هر چیزی که درباره ش حرف می زنی
یه جورایی خوب به نگر می رسه
و زمان فقط ایستاده
آرزو می کنم بفهمم چی می گی
من فرانسه حرف نمی زنم
ولی لطفا به حرف زدنت ادامه بده
موهای بلند و وحشی تو
خراش کوچیک روی چهره ت
حتی گرد و خاک روی شلوار جینـِت
نشاط انگیزه ، وقتی حرف می زنی
مزه ی سیگار مانند آزادیـه
تا زمانی که ما اونو مشترک باشیم
تو با زبان بدنت حرف می زنی
و من میون این دو خط رو می خونم
از لبات آویزون می شم
نمی خوام برم
و تو حرف بزن و حرف بزن
ولی یه کلمه هم نمی فهمم!
من فرانسه حرف نمی زنم
ولی لطفا به حرف زدنت ادامه بده
هر چیزی که درباره ش حرف می زنی
یه جورایی خوب به نگر می رسه
و زمان هنوز ایستاده
آرزو می کنم بفهمم چی می گی
من فرانسه حرف نمی زنم
ولی لطفا به حرف زدنت ادامه بده
نور آفتاب پشت خونه ها میفته
کشتی ها از کنارمون رد می شن
و همه ی اون چه که می خوایم
برای این لحظه ست که کمی بیش تر بمونه
دور و برمون هزاران تن از مردم هستن
و همه شون دارن با همدیگه حرف می زنن
اما زبونی که ما بهش حرف می زنیم
فقط ما دوتا می فهمیم
من فرانسه حرف نمی زنم
ولی لطفا به حرف زدنت ادامه بده
هر چیزی که درباره ش حرف می زنی
یه جورایی خوب به نگر می رسه
و زمان هنوز ایستاده
آرزو می کنم بفهمم چی می گی
من فرانسه حرف نمی زنم
ولی لطفا به حرف زدنت ادامه بده
1. (به فرانسوی: Champs-Elysées) خیابانی اعیان نشین و از معابر اصلی شهر پاریس است