ما خورشیدی را درراعماق وجودمان
خود نگه میداریم
شعله ای که ما را بیدار میکند
با وجود همه چیز
با وجود سختی های دیروز
اتفاقا ما امیدواریم
در روزی شبیه بقیه روزها تصادفا
احساس سبکی کنیم
زندگی برایمان
پرتویی از روشنایی می آورد
تنها یک امید برای به انجام رساندن
فقط در انتظار تو هستم
تنها در آرزوی تو هستم
اگر مدت زیادی قدم زده ام
از دور باز میگردم
دنیا بزرگ بود
و راه طولانی
فقط در انتظار تو هستم
هیچ کسی دیگر نه جز تو
منتظر صدایت هستم
آه هایت
هوایت را به من ببخش تا بالاخره بتوانم نفس بکشم
ذره ای طلا در اعماق روحمان نگه میداریم
اما گذر زمان می بلعد
شعله را خاموش میکند
تا آن روزی اتفاقی
و ما دوباره میرویم
چشمانمان را از رنگ های دیگری پر میکنیم
آیا چیزی را بهتر میبینیم؟
آیا ما بهترین هستیم ؟
وقتی که همه چیز دوباره آنقدر روشن میشود تنها امیدی برای به انجام رساندن
فقط در انتظار تو هستم
تنها در آرزوی تو هستم
اگر مدت زیادی قدم زده ام
از دور باز میگردم
دنیا بزرگ بود
و راه طولانی
فقط در انتظار تو هستم
هیچ کسی دیگر نه جز تو
منتظر صدایت هستم
آه هایت
هوایت را به من ببخش تا بالاخره بتوانم نفس بکشم
تو ، ....تو
فقط در انتظار تو هستم
تنها در آرزوی تو هستم
اگر مدت زیادی قدم زده ام
از دور باز میگردم
دنیا بزرگ بود
و راه طولانی
فقط در انتظار تو هستم
هیچ کسی دیگر نه جز تو
منتظر صدایت هستم
آه هایت
هوایت را به من ببخش تا بالاخره بتوانم نفس بکشم
فقط در انتظار تو هستم
آه، تنها در انتظار توام
در اعماق ما
با وجود همه چیز
با وجود تمام سختی ها
تنها در انتظار توام
از دور می آیم
تنها در آرزوی توام
تنها در انتظار توام
....