نه،من نمیتونم بیشتر از این به سمت تو قدم بردارم
به خاطر اینکه همه این صبرکردن ها افسوس خوردنه
تو نمیدونی که من روح تو نیستم؟
تو عشقی رو گم کردی که من عاشقش بودم
من یاد گرفتم که نیمه زنده زندگی کنم
و الان تو منو دوباره میخوای
تو فکر میکنی که کی هستی؟
از خودت نشانه برجا میذاری
کوزه های قلبت رو جمع میکنی
و عشق رو پراکنده گریه میکنی
تو قراره سرما بخوری
از یخی که توی روحت هست
پس برای من برنگرد
تو فکر میکنی که کی هستی؟
پرسش های تورو همه جا شنیدم
اگر من جایی هستم که پیدا بشم
اما من خیلی قوی رشد کردم
تا از پشت بهت صدمه بزنم
من یاد گرفتم که نیمه زنده زندگی کنم
و الان تو منو دوباره میخوای
تو فکر میکنی که کی هستی؟
از خودت نشانه برجا میذاری
کوزه های قلبت رو جمع میکنی
و عشق رو پراکنده گریه میکنی
تو قراره سرما بخوری
از یخی که توی روحت هست
پس برای من برنگرد
تو فکر میکنی که کی هستی؟
خیلی وقت میبره تا فقط همه چی خوب بشه
یادت باشه که چجوری نور توی چشم هام بر میگرده
کاش یادم میرفت اولین باری که همدیگر رو بوسیدیم
چون تو همه قول هات رو شکوندی
و حالا تو برگشتی
تو من رو دوباره برنمیگردونی
تو فکر میکنی که کی هستی؟
از خودت نشانه برجا میذاری
کوزه های قلبت رو جمع میکنی
و عشق رو پراکنده گریه میکنی
تو قراره سرما بخوری
از یخی که توی روحت هست
پس برای من برنگرد
برای من اصلا برنگرد
تو فکر میکنی که کی هستی؟
تو فکر میکنی که کی هستی؟
تو فکر میکنی که کی هستی؟