سال ديگه تموم شده
كاملاً مثه دسامبر بنظر ميرسه
با وجود برف و يخ رو زمين
نفرستاده ام
حتي يه دونه كارتك كريسمس
٣١م داره ميرسه
كه يادم مياره
آخرين دسامبرمون رو
چطور شهر تعطيل شده بود
و در سپيديِ بسيار زيبايي بود
وقتي داشتيم تو خيابونا قدم ميزديم
اون روز تو من رو گرم نگه م داشتي
نميتونستيم وايسيم كه به خونه برسيم
حالا كريسمس ه
و تو خيلي دوري
توي اين كريسمس
فقط آرزو دارم كه كاش ميموندي
و نگرانم كه تو
امروز به من فكر ميكني ؟
نميدونم چيكار خواهم كرد
بدون تو كريسمس نيس
اره ، تو
از دور صداي آواز خوانها رو ميشنوم
نميخوام گوش بدم
چون هر صدايي ميگه
تو اينجا نيستي
به جاي اينكه نظرت رو عوض كني
يه چراغ ميدارم رو در
و اميدوار ميشم كه يهويي ظاهر بشي
حالا كريسمس ه
و تو خيلي دوري
توي اين كريسمس
فقط آرزو دارم كه كاش ميموندي
و نگرانم كه تو
امروز به من فكر ميكني ؟آره
نميدونم چيكار خواهم كرد
بدون تو كريسمس نيس
واسه ايمان داشتن به سانتا كلاوس خيلي پير شدم
يا حتي به...٠
.
يا شايد اين يه خوابه
يا اون واقعا تو رو به من برميگردونه
كريسمسه
تنها چيزي كه امسال ميخوام
توي همين كريسمس
واسه توه ، كه نزديكم باشي
نگران نميشم
كه به فكرم باشي يا نه
چون تو اينجايي
تنها آرزوم براورده شد
ديگه بي تو كريسمسي وجود نداره