نگاه که میکنم به زندگیم
همیشه شرم توشه
همیشه مقصر بودم
واسه هرچی دلتنگِش بودم
حالا هروقت، هرکجا، با هرکی
همه مشترکَند تو یه چیز
گناهه، گناه، گناهه، گناه
گناهه
هر چی که تا به حال کردم
هرچی که میکنم
هر جا که تا به حال بودم
هرجا که میخوام برم
گناهه
یادمون دادن تو مدرسه چه طور بودنو
مطهر بودن تو فکر و کلام و کردار
کامل ِ کامل موفق نشدند
چون هرچی دلتنگِش بودم
حالا هروقت، هرکجا، با هرکی
همه مشترکَند تو یه چیز
گناهه، گناه، گناهه، گناه
گناهه
هر چی که تا به حال کردم
هرچی که میکنم
هر جا که تا به حال بودم
هرجا که میخوام برم
گناهه
پدر، ببخش منو، سعیکردم نکنم ِش
ورق زدم دفتر زندگیرو، بعدَم فوری جِرش دادم
هرچی یادم دادی، باورندارم بهش
پدر، جنگیدی با من، چون اهمیت نمیدادم
و هنوزم نمیفهمم
پس وقتی به عمر ِرفتهم نگاه میکنم
همیشه حسی از شرم بود توش
همیشه من بودم که بود تقصیرش
چون هرچی دلتنگِش بودم
حالا هروقت، هرکجا، با هرکی
همه مشترکَند تو یه چیز
گناهه، گناه، گناهه، گناه
گناهه
هر چی که تا به حال کردم
هرچی که میکنم
هر جا که تا به حال بودم
هرجا که میخوام برم - گناهه
گناهه، گناه، گناهه، گناه
گناهه، گناه، گناهه، گناه