It's A Miracle [Persian translation]

آن را معجزه میخوانی دلبندم

تو که هنوز چیزی ندیده ای

آنها توی رشته کوه های آند "پپسی" دارند

در تبت "مک دونالد" زده اند

یوسمیتی به یک زمین گلف

برای ژاپنی ها تبدیل شده است

و دریای مرده با وجود همه ی زخم زبان ها هنوز قلبش می تپد

بین دجله و فرات

یک مرکز تفریحی وجود دارد

آنها همه نوع ورزش دارند

آنها شلوارک برمودا دارند

در پنسیلوانیا سکس دارند

یک برزیلی درختی را پرورش داد

و یک دکتر در منهتن

جان مردی را مجانی از مرگ نجات داد

یک معجزه است

یک معجزه است

یک معجزه است

و معجزه ای دیگر

به لطف خداوند قادر

و فشار بازار کالا

نسل انسان خودش رو متمدن کرد

این یک معجره است

ما انباری از روغن داریم

ما اقیانوسی از شراب داریم

وقتی نیاز باشه قحطی داریم

ما طراح جنایت داریم

ما مرسدس داریم

ما پورشه داریم

فراری و رولز رویس

آری

ما حق انتخاب داریم

اون دختر گفت

عزیزم من را توی باغ "جتسیمین" ببین

خدا گفت:

پیتر من خونه تو را از اینجا میبینم

یه مرد درستکار

در آخر هر چه که کاشته بود را درو کرد

و یه کشاورز در اوهایو فقط یه وام را پرداخت کرد

این یک معجره ست

این یک معجره است

این یک معجزه است

معجزه ای دیگر

به لطف خداوند قادر

و فشار بازار کالا

نسل انسان خودش رو متمدن کرده

این یه معجره است

ما در پناهگاهایمان در حالی که

دستهای مان روی گوشهای مان است پنهان می شویم

و آهنگ های مزخرف های لوید وبرز

سال ها و سال هاست که اجرا میشوند

زلزله تئاتر را می لرزاند

گروه اپرا همین طور مانده اند و ادامه میدهند

اما درپوش پیانو می افتد

و انگشت ها ی نوازنده را میشکند

این یک معجره است