این یک دنیای مردانه است
این یک دنیای مردانه است
ولی این دنیا هیچ چیز نیست
هیچ چیز بدون وجود یک زن یا دختر
می بینی ماشین را مرد ساخته
تا ما را از جاده ها بگذرانه
قطار را مرد ساخته
تا بارهای سنگین را حمل کنه
چراغ های برق را مرد ساخته
تا ما را از تاریکی در بیاره
قایق را مرد برای
آب ساخته
مثل نوح که کشتی نوح را ساخت
این یک دنیای مردانه، مردانه، مردانه است
ولی این دنیا هیچ چیز نیست
هیچ چیز بدون وجود یک زن یا دختر
مرد در باره دختر بچه بتی فکر میکنه
و پسر بچه ها
مرد آنها را شادمان می کنه
چون مرد اسباب بازی ها را برای آنها ساخته
و بعد از اینکه مرد همه چیز را ساخته
هر آنچه میتونه
میدونی که مرد پول در میاره
برای خرید از مرد های دیگه
این یک دنیای مردانه است
اما این هیچ چیز نیست
حتی چیزی کوچک هم نیست
بدون وجود یک زن یا دختر
[انتها]
اوه چقدر، چقدر مرد به زن نیاز دارد
من با مردی که زنی ندارد احساس همدردی میکنم
او گمشده ای است در بیابان
او گمشده ای است در تلخی
او گمشده ای است در تنهایی