از دید عموم پنهان میشی
وقت مناسب تصمیم میگیری ظاهر بشی
ادعا میکنی بحقی، زن و بچه رو میکشی
میجنگی، وقتی جنگیدن رو بر میگزینی
در غارها مخفی میشی وقتی شکار میشی
مثل یک دد تخم ریزی شده از جهنم، از ایجاد رعب و وحشت استفاده میکنی
انتخاب شده خدا هستی یا دیوانه ای بزدل؟
بلند شو بایست و چهره ات رو بمن نشون بده!
انتحار، در نشئگی
سپاهی مذهبی
بدون یونیفورم میجنگی و در میان جمعیت پنهان میشی
این را مقدس مینامی، این را حق مینامی
اجازه آنرا خدا داده
مجروحان رو در حالت مرگ رها میکنی
و اسم این رو اراده و خواست خدا میذاری
وقت تقاص پس دادن شروع به دویدن میکنی
ترس، عاقبت و جزای اعمالته
وقتی در حال فراموش شدنی دوباره ظاهر میشوی
خواب جهانی در صلح و آرامش میبینی
در حالیکه باعث عذاب و نابودی میشی
خودتو میکشی، واکنش اعمالت
دروغ تمام وجودت رو گرفته، ترس در چشمات هویداست
موجودی جنون زده، جنگ تو عبث و باطل
به دام افتاده در قفسی سنگی، ما خانه ات را نابود میکنیم
عاقبت اعمالت