از لجِ خاطرات روزای خوب
همونطوری که منو تو قلبت نوشتی،پاک کن و دور بنداز
عشق رو به هدر دادم،باور کن اندازه یه شیشه ام(شکننده ام)
هر لحظه بدون تو ، واسه تو نه واسه من زیان باره
این آخرین التماسم به توئه
دیگه به نبودت اعتراضی ندارم
سکوتم هم زبون داره اما یه دل لازمه که اونو بفهمه
دردامو تو خودم میریزم و جامم رو رو میز میکوبم
امشب خاطرات واسه زخمم مزه میشن
دردام ضرر (زخم کاری) هم اضافه میکنن به مشروبم
از سر تا پای وجودمو در بر میگیرن