دوباره بهم برگردون زمان زیادی رو [که صرف تو کردم]
این همه ضرر تلافی ای نداره
توی درونم* رو از دست میدم ضرر میکنم
تو مثل محکومی میشی که از [زندان] قلبم فرار میکنه
اون عطر تو مثل خنده دروغینت بی نقصه
بذار همه چی برا تو باشه، دردها واسه من میمونه
صبر میکنم تا وقتی که دستت تو دست اون نباشه
تو بودی که به من میومدی، خیلی حیف شد
چطور به چشمای من نگاه کردی؟
چطور دستای منو گرفتی؟
چطور گول تو رو خوردم؟
چطور جای من رو [با یکی دیگه] پر کردی؟
آخرین حرفم به تو اینه
گمان نکن باور میکنم
منو توی درونم رو
دوست داشتم اینو بفهم!