잊을게 [Ijulke] [Persian translation]

...وقتی صبح چشممو باز میکنم,تو رو

...وقتی بی حواس خیابون ها رو قدم میزنم,تو رو

تو رو که الان پیش من نیستی

دلتنگت توام,مثل احمق ها

امیدوارم از من خوشبخت تر بشی

امیدوارم به من فکر نکنی

(امیدوارم یه آدم بهتر از من رو ببینی(ملاقات کنی

و دوباره نتونی پیش من برگردی

زمانی(لحظاتی) که مثل مه ناپدید شد

و روزهای گذشه ای که دوباره نمیتونن برگردن

و همه ی خاطرات با هم بودنمون رو میفرستم برن

باید فراموشت کنم...حتی اگه سخت باشه

باید پاک کنمت...از خاطراتم

روز بعد از اینکه ترکم کردی

در حد مرگ,مریض شدم و

به خودم گفتم(به خودم قول دادم), دوباره گریه نمیکنم

فراموشت میکنم....فراموشت میکنم

هنوزم اسمتو از توی گوشیم

نمیتونم پاک کنم

نگه داشتن تلفن(تو دست) و برای مدت طولانی یه جا ایستادن

دارم به تو فکر میکنم...مثل احمق ها

زمانی(لحظاتی) که مثل مه ناپدید شد

و روزهای گذشته ای که دوباره نمیتونن برگردن

و همه ی خاطرات با هم بودنمون رو میفرستم برن

باید فراموشت کنم...حتی اگه سخت باشه

باید پاک کنمت...از خاطراتم

روز بعد از اینکه ترکم کردی

در حد مرگ,مریض شدم و

دوباره پیدات نمیکنم

"وقتی صبح چشممو باز میکنم,تو رو..."هنوز هم

...وقتی بی حواس خیابون ها رو قدم میزنم,تو رو

تو رو که الان پیش من نیستی

دلتنگ توام,مثل احمق ها

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم

فراموشت میکنم