اگه خورشید روشناییشو از دست میداد
و ما یک شب بیانتها رو زندگی میکردیم
و هیچی نمونه که بتونی احساسش کنی
همونطوری که میتونست باشه، همونطوری که زندگی من میتونست به نظر برسه
اگه عشق تورو نداشتم که بهش واقعیت ببخشم
اگه همه ستارهها از جاشون تکون بخورن
و یک باد سرد و تیز همهی جهان رو قورت بده بدون هیچ ردی
آه، آره درست مثه شبیه اون جایی که باید میبودم
همونطوری که زندگی من میتونست به نظر برسه
اگه نقاب رو نمیتونستم بالا بزنم و صورتتو ببینم
اگه هیچ برگی رو درخت نمونه
اگه هیچ آبی توو دریا نمونه
و طلوع آفتاب هیچی رو نتونه فاش بکنه
درست مثه شکستنی که من میتونستم بشکنم
همونطوری که زندگی من میتونست به نظر برسه
اگه عشق تورو نداشتم که بهش واقعیت ببخشم
اگه خورشید روشناییشو از دست میداد
و ما یک شب بیانتها رو زندگی میکردیم
و هیچی نمونه که بتونی احساسش کنی
اگه دریا فقط شن خالی بود
و گلها از سنگ بودن
و هرکسی که زخمیش کردی دیگه نمیتونست بهتر بشه
درست مثه شکستنی که من میتونستم بشکنم
همونطوری که زندگی من میتونست به نظر برسه
اگه عشق تورو نداشتم که بهش واقعیت ببخشم