خودم رو قانع میکنم که اشکالی نداره
دیگه مثل گذشته ها سخت نیست
همه چی خوبه...
همه چی خوبه...
تمام شب بین میکده ها در حرکتم
با رفقا تفریح میکنم
همه چی خوبه...
همه چی خوبه...
اما میتونیم دوست بمونیم تو اینو بهم گفتی
و من فقط فکر میکردم : خوبه
خیلی خوبه
شبا کاملا بیدارم و تنها توی خیابونا میرونم
از وقتی که رفتی نمیتونم بخوابم.
هیچی خوب نیست
اصلا خوب نیست
از فکر اینکه که امشب کجا میخوابی عصبانی میشم
با این سوال توی ذهنم که
تو کنار کی آروم میگیری
من همیشه باید به تو فکر کنم
مهم نیست کی من رو لمس میکنه
امیدوارم که به من فک میکنی
وقتی
یکی دیگه داره فریبت میده!
روزهاست که گریه نکرده ام
دارم خیلی خوب با همه چی کنار میام
چی میتونه از این بدتر باشه؟
که تنها روی کاناپه میخوابم
نمیتونم روی تختمون بخوابم
اشکالی نداره با این هم کنار میام
تازه!صبح ها قهوه هم درست میکنم
دوباره دو تا! کلا یادم میره
اشکالی نداره
از روی فراموشی بود
تنها تو خونه بودن دقیقا مثل بودن تو زندونه
نصف تخت همیشه مال توه .
هیچی خوب نیست
اصلا خوب نیست.
از فکر اینکه امشب کجا میخوابی عصبانی میشم
با این سوال توی ذهنم که
تو کنار کی آروم میگیری
من همیشه باید به تو فکر کنم
مهم نیست کی من رو لمس میکنه
امیدوارم که به من فک میکنی
وقتی یکی دیگه داره فریبت میده!
و من شبا کاملا بیدار توی خیابونا میرونم
از وقتی که رفتی نمیتونم بخوابم
هیچی خوب نیست
اصلا خوب نیست
تنها تو خونه بودن دقیقا مثل بودن تو زندونه
نصف تخت همیشه مال توه .
هیچی خوب نیست
اصلا خوب نیست.
از فکر اینکه امشب کجا میخوابی عصبانی میشم
با این سوال توی ذهنم که
تو کنار کی آروم میگیری
من همیشه باید به تو فکر کنم
مهم نیست کی من رو لمس میکنه
امیدوارم که به من فک میکنی
وقتی
یکی دیگه داره فریبت میده!