من هرگز عشق را نفهمیدم
تا اینکه صورت تو را دیدم
سپس فهمیدم که چهچیزی را گم کرده بودم
درتمام عمرم
من هرگز به خودم اجازه نمیدهم که این را باور کند
نه، من هنوز به چشمهایت نگاه نکردهام
پس فهمیدم که هرچه نیاز داشتم، پیدا کردهام
وقتی که تو را پیدا کردم
من برای دوستداشتن تو به دنیا آمدم
متولد شدم تا درست همینجا پهلوی تو باشم
درتمام شبهای تاریک تو
من برای دوستداشتن تو به دنیا آمدم
من برای اینکه تو را ازآنِ خودم کنم همه کار کردهام
تا آخر وقت
نباید کسی در این تردید کند
وقتی راه میرفتی عشق مرا آزاد کردی
همهچیز را تغییر دادی
تو همهی چیزی هستی که برایش زندگی میکنم
من برای دوستداشتن تو به دنیا آمدم
متولد شدم تا درست همینجا پهلوی تو باشم
درتمام شبهای تاریک تو
من برای دوستداشتن تو به دنیا آمدم
من برای اینکه تو را ازآنِ خودم کنم همه کار کردهام
تا آخر وقت
تو همهچیز را تغییر دادی
تو تمام چیزی هستی که برای آن زندگی میکنم